بررسی رابطه دوسویه انسان و خدا در اندیشه عرفانی صدرای شیرازی
کلمات کلیدی:
ملاصدرا, خدا, جهان هستی, جهان آدمیچکیده
یكی از مسائل اساسی در خداشناسی یا الهیات بالمعنی الاخص، مسئلة ارتباط خدا با انسان است: اینكه خدا از میان اقسام مختلف قابل تصور چگونه با جهان ارتباط برقرار میکند. از آن جا که این بحث یکی از مهم ترین پیش فرضهای اغلب مسائل فلسفه دین است باید تحلیل مناسبی از آن ارائه کرد تا بر اساس آن بتوان به ارزیابی عقلانی صدق و کذب گزارهای پرداخت.. هدف این پژوهش بررسی ارتباط دوسویه خدا و جهان در اندیشه ملاصدرا است. روش این پژوهش، روش توصیفی تحلیلیای است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که از منظر ملاصدرا، خدا از ازل خالق و سازندۀ جهان است و فیض و افاضه الهی مستمر و ازلى است و خدا در ذات و در كمالات ذات خود تغییرپذیر نیست، اگر در جهان موجودى كه تشخص و وحدت عین آن است نباشد تا مبدأ نظام جملى گردد، ناگزیر باید وحدت عالم وحدت نوعى باشد و پذیرش وحدت نوعى مستلزم محذور عقلى است. پس وحدت عالم شخصى و مبدأ آن نیز باید شخصى باشد. به نظر صدرا نوع انسان ویژگی خاصی دارد که وی را از همه پدیدهها متمایز میسازد و آن امکان تحول در احوال و اطوار وجود و متصف شدن به فعلیتها و اوصاف گوناگونی است که هیچ پدیده دیگری واجد چنین ویژگی نیست و این وصف خاص آدمی سبب میشود که نوع آدمی، هویت واحدی نداشته باشد ملاصدرا در تحلیل وجود آدمی، علم را بنیان همة اوصاف میداند و در تحلیل علم به نحوه وجود آدمی میپردازد و هستی نفس آدمی را مبنای ارتباط و نسبت خاص آدمی با خود و جهان واقع میداند. از منظر ملاصدرا، خدا فاعل است به اختیار نه به طبع، و پاك و منزه است از آنچه ملحدان گویند، و خدا قیوم همهچیز و افاضهكنندۀ خیر - از ازل تا ابد - و برافرازندۀ لواى قدرت - از طریق آشكار ساختن ممكنات و به وجود آوردن مكونات و آفرینش آفریدگان و تسخیر و تدبیر كردن امور است.