تحلیل و تفسیر ناخودآگاه در آثار هنری با رویکرد روانشناختی و نمادین
کلمات کلیدی:
ناخوداگاه, فلسفه هنر , کهن الگو, فروید, نقاشی, اثر هنریچکیده
این پژوهش به بررسی نقش ناخودآگاه در خلق آثار هنری از منظر روانشناسی و نشانهشناسی میپردازد. با تکیه بر نظریات زیگموند فروید، کارل گوستاو یونگ و چارلز سندرز پیرس، سعی شده است چارچوبی برای تحلیل محتوای ناخودآگاه در هنر ارائه شود. دو اثر منتخب، تصویر جسمانی مفروض لاجوردی از سالوادور دالی و عمق از جکسون پولاک، بهعنوان نمونههای بارز تعامل ناخودآگاه و فرآیند خلاقیت بررسی شدهاند. در بخش تجربی پژوهش، روش پیشنهادی تحت عنوان «پروتکل کلامی» معرفی شده است که طی آن، هنرمند در حین خلق اثر، جریان ذهنی خود را با صدای بلند بیان میکند. این مونولوگها ضبط، رونویسی و تحلیل میشوند تا فرآیندهای ناخودآگاه تأثیرگذار بر خلق اثر مشخص شوند. استفاده از تکنیک «تفکر با صدای بلند» به هنرمند اجازه میدهد تا درک عمیقتری از فرآیند خلاقانه خود داشته باشد و دادههایی را آشکار سازد که در اثر هنری نهایی بهوضوح قابل مشاهده نیستند. این روش نهتنها به کشف سازوکارهای روانشناختی هنر کمک میکند، بلکه میتواند در حوزههایی همچون هنردرمانی و مطالعات شناختی خلاقیت نیز به کار رود. یافتههای پژوهش نشان میدهند که تعامل میان ناخودآگاه و خودآگاه در فرآیند هنری، پیچیدهتر و پویاتر از آن چیزی است که پیشتر تصور میشد.