سیاستگذاری جناییِ منحرفانه: خیزشی متأثر از فلسفۀ سیاسیِ اسلامی
کلمات کلیدی:
سیاستگذاری جنایی, فلسفۀ سیاسی اسلامی, تعاملِ معانی, روایتِ وجودی و عدمیچکیده
چیزی بنام فلسفۀ سیاسیِ اسلامی وجود ندارد؛اما فلسفههای سیاسیِ اصلامی(یعنی متصف و منسوب به اصلم) بسیارند. چیزهایی هستند بیمعنا، بیسر و ته و گوشبریده شده!! همانطور است بیمعنایی تعابیری چون فلسفۀ سیاسیِ شرقی یا غربی و امثالهم. فرق اینها با فلسفه و طبعِ فلسفی به میزانِ فرقِ«سلماء» با «صلماء» است؛ یکی(سلماء) نشان از سلامت دارد و دیگری(صلماء) از فقدانِ عضوی چون گوش بطور طبیعی و مادرزادی در بدن آدمی حکایت میکند.
سخنگفتن از مفاهیمی نظیر فلسفۀ سیاسیِ اسلامی، سیاستگذاری جناییِ بومی، علمِ جناییِ بومی، فلسفۀ بومی و...آنگاه که نظر به هستی و چیستیِ مفاهیمِ علمی و یا فراعلمی(فلسفی) در فضایی مجرد از رویکردهایِ خوانشی و دریافتهای ایدئولوژیک از آنها داشته باشیم، محکوم به رد است. علم، فراعلم و فلسفه همیشه و در همهجا و در هرزمان یک چیز است و بس! یک ماهیت و محتوای نظاممند و ویژه دارد که نمیتوان به اعتبارِ زمان و جغرافیا برای آن گونهها و هستهای مختلف و متضادی سراغ گرفت. اما همۀ اینها را میتوان از یک زاویهدید بخصوص، یک نظریۀ خاص و یا یک گرایشِ سیاسی، دینی و نیازسنجانۀ ویژه مورد مطالعه قرار داد و منتظر دریافتهایی متفاوت هم بود. اینها دو مقولۀ متفاوتاند. در مواجهه با مفهوم و کاربستِ سیاستگذاری جناییِ بهمثابۀ قسمی محدود از سیاستگذاری عمومی، اگر بنا باشد معانی و گزارههای برساخته شدۀ اقلیممدار که امروزه و البته بطور تاریخیِ سازۀ درونی و بیرونیِ چیزی که فلسفۀ سیاسیِ اسلامی خوانده شده، ملاک باشد، احتمالاً با مواضعِ شگفتآوری در قیاس با نهاننماییِ علم سیاستگذاری جنایی در بستری علمی و هستشناسانه مواجه خواهیم شد. این نوشتار، به روشی توصیفی-تحلیلی، سعی در عبور از نگاه حزبی، قشری و طبیعتستیز به این قسم تعابیر داشته و نشان خواهد داد که افکار بیانگرِ وجودِ سیاستگذاری جناییِ ایرانی و نیز وجود فلسفۀ(های) سیاسیِ اسلامی که متمایز از نطفههای فرازمانی-فرامکانیِ این علوم در وضعی مجرد باشند، اساساً یک خطای معرفتی و روشی و تلاشی بیهوده برای اثبات امری عدمی است و شایستۀ تخطئه و وانهادنِ سراسری!! همچنین در قلمروی مفهومی که امروزه در ایران از آن به سیاستگذاری جنایی یاد شده، اساساً بحث از مسائلی چون محورها و خط و ربطهای جناییِ ناشی از فلسفۀ اسلامی چیزی بهمثابۀ بدعت است و غیرقابلپذیرش! از اینروست که این قسم فلسفهنگاریها در جهات بسیاری مخرب واقع شده و مثلاً موجب شیوع اَشکالی انحرافیتر از سیاستگذاری جنایی شدهاند.
دانلودها
چاپ شده
ارسال
بازنگری
پذیرش
شماره
نوع مقاله
مجوز
حق نشر 2025 احمد احمدی (نویسنده); سلمان کونانی; محمد مهدی کیانی , عبدالوحید زاهدی (نویسنده)

این پروژه تحت مجوز بین المللی Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 می باشد.