مقایسه نظریه امام محمد غزالی و توماس آکویناس در مورد حکومت مطلوب
کلمات کلیدی:
محمد غزالی, توماس آکویناس, حکومت مطلوبچکیده
از جمله پرسشهای مهم اندیشمندان جهان اسلام و غرب، اصل تاسیس حکومت و تلاش برای دستیابی به الگوی مطلوب حکمرانی بوده است. در این بین بررسی آرا و اندیشههای دو متفکر غزالی و توماس آکونیاس درخور توجه میباشند. از این رو نوشتارحاضر، کوششی در جهت واکاوی و شناسایی اندیشههای سیاسی امام محمد غزالی و توماس آکونیاس درباب حکومت مطلوب است. پرسش اصلی این پژوهش چنین مطرح شد که نظریههای امام محمد غزالی و توماس آکویناس درباره حکومت مطلوب چگونه قابل مقایسه و صورتبندی است؟ دراین راستا با بهرهگیری از اصول تحلیل گفتمانی به مفصلبندی آرای هریک پرداخته شده است. نتایج مطالعات در این تحلیل نشان داده است که الگوی مطلوب غزالی در سیاست و حکومت خلافت و سلطنت میباشد؛ ازاین رو سلطان را اساس ملک میداند. از لحاظ عملی نیز روابط حسنهای با خلیفه و سلطان و وزیر دارد و مورد توجه و مشاورة آنان است، از هر فرصتی برای القای آرا و اندیشههای خود استفاده میکند و با نصایح خود آنان را در انتخاب راه یاری مینماید. اما آکونیاس سلطنت را بهترین شکل حکومت میدانسته و معتقد است این نوع حاکمیت طبیعیتر است و قیاسی ازحاکمیت عقل را برسایر کارکردهای روح نشان میدهد. همچنین وجود برخی عناصر ناظر برقدرت پادشاه الگوی مطلوب حکومت وی را با مشروطه سلطنتی عصر مدرن مشابه میسازد.